يه روز تو دفتر سفيد دلت اسم منو قلم زدي
امانميدونم چيشد كه يهو عشقمو ورق زدي
به جرم دوست داشتنت قلب منو تو پس زدي
توي دفتر دلت اخر رواسممو يه رنگ قرمز زدي
---------------------------------------------------
گاهي حس ميكنم اينجايي و باهات حرف ميزنم
اونقد بهم نزديكي كه ميام كنارت بهت دس ميزنم
يه وقتاييم كه خيلي دلتنگت ميشم بغلت ميكنم
اونقد بهت وابستم كه دارم باهات زندگي ميكنم
--------------------------------------------------------
خدا دلگيرم از بارونت چرا بارون نميباره
مگه از حال داغون اين روزام خبر نداره
چشامو رو به خورشيد بستم اخه خستم
يه عمره پاي اين عشق خاموش شكستم
-------------------------------------------------------
حالا كه دارم با اشك از پيش تو ميرم
كاش موقع رفتن جلو چشمات بميرم
كه شايد بياي بالا سرم منو بغل بگيري
توام كنار من عاشقانه با عشق بميري
------------------------------------------------
توي چهار فصل دلم گردو غباره
پر طوفان شن كه بارونم نميباره
توي قلبم اين روزا يه بغض سنگينه
يه درد بي درمون كه كسي نميبينه
--------------------------------------------------
تو اوج تابستون تو دلم چله زمستونه
تو كنج قلبم كسي جزتو نميتونه بمونه
سرپا وجودم پر از غصه و درد زمونست
بي تو زندگيم با تموم فصلاش بهونست
--------------------------------------------------
چشماي تو كه نيست دنيا برام تاريكه
بي دستاي تو زندگيم مثل دره باريكه
دل ناز تو مثل نفس براي من ميمونه
زندگي من وابستس به تو خدا ميدونه
----------------------------------------------------
تو تموم روياهاي مني كه هرشب با مني
تو مثل ستاره ها هرشب تو اسمون مني
ت وتك گل دوست داشتني باغچه مني
تو زيباترين فرشته روي زميني كه مال مني
--------------------------------------------------------
امشب از گريه چشمات بغض بارون و ديدم
امشب از سكوت لبهات فرياد نگاتو شنيدم
حس عجيب خواستنت مدام منو بهونه ميكنه
گرفتن دستاي تو حتي تو خيالم منو اروم ميكنه
---------------------------------------------------------
تاريكم و خيلي سرد حيرونم و پردرد
مثل عشقي پاك عاشقم وليكن ساكتم
تنم پر از هياهو اما بي حسو خاليم از تو
ميجنگم با تنهايي و غافل نشدم از تو
--------------------------------------------------------------
فصل سبز ارزوهام پاييز شدو همش ريخت
ستاره هاي اسمونم از كهكشون گريخت
ساحل ارام من طوفان شدو لحظه اي لرزيد
هوا ابري شدو خورشيد من لحظه اي ترسيد
-------------------------------------------------------------------
دود ميكنم مدام سيگارم را كه اين روزا بد جور رفيق تنهايي هايم شده
انگار با او حرف ميزنم و دردو ول ميكنم.پك هايم از سيگار سنگين شده
هر پك ميزنم انگار حس تنهاييم بيشتر ميشود عجب رفيقيست اين نخ و دود سفيد
--------------------------------------------------------------------
خدايا تنهام بي حوصله ام اسير غمم دلهره و اضطراب دارم بازم خدايا شكرت كه هروقت دلم ميگيرد تو رفيق
تنهايي هايم هستي و تنهايم نمي گذاري همانند زميني هاااااااااااااااااا
----------------------------------------------------------------------
نميدانم چرا دستهايم دلش چيزي را ميخواهد
انگار خيلي دوست دارد محكم چيزي را بغل بگيرد
نميدانم نكند شايد دوباره هواي تو را كرده باشد
خدايا نميدانم به چه زبوني بگويم كه او ديگر نيست
--------------------------------------------------------------------
دلتنگي چقدر سخت است سخت است كه كنارش نباشي
كه روي شونه هاي كسي سر بزاري كه شونه هاي او نباشد
سخت است طاقت اوردن در چهار ديواري كه بوي او را ميدهد
اري سخت است كه چشم هايت از ديدنش محروم باشد
-------------------------------------------------------------------
چقدر بايد در پشت پنجره بشينم و بيادت مدام گريه كنم
تا كي اه بكشم و قطره قطره اشكهايم را به پايت بريزم
چه بخواهي چه نخواهي خيالم پر شده از حالو هواي بودنت
محال است قانع شم به صندلي خالي كناريم و نبودنت
-----------------------------------------------------------------
چشمهاي خيس من بي هوا به جاده خيره ميشوند
عجب جاده سرد و بي رنگي انگار داره هواي دلتنگي
انگار بي تفاوت شده ام به جاده ايي كه از تو خاليست
چقدر غمنگيز است جاده اي كه در ان ردپاي تو در ان نباشد
------------------------------------------------------------------
چه زيباست لحظه اي كه باران روي دستاي منو تو ميريزد
و انگاه تمام وجودمان پر از حال و هواي عطر باران ميشود
لحظه بوسيدن دستهاي تو براي من زيباترين حال زندگيست
كنار تو كنار من زير اين باران اين بهترين باران زندگيست
----------------------------------------------------------------
فاصله تا عشق فقط يك قلب پاك است
يك دل ساده و نرم مثل خاك است
فاصله تا عشق يك قدم بيش نيست
فاصله تا عشق همه چيز هست و هيچ چيز نيست
----------------------------------------------------------
مگه ميشه تيشه به ريشه عشقي بزني كه يه روز با همين دستات بهش اب دادي
-----------------------------------------------------------
و چه غمگین است دلی که سالها به جرم عاشقی طعمه حوس شده است
--------------------------------------------------------
مثل قطار باش که به هر راهی نمیرود وتنهادر راه خودش تا اخر میرود
-----------------------------------------------------
خداحافظی سخته از کسی که خیلی دوسش داری
از کسی که نمیخوای حتی یه لحظه ام تنهاش بذاری
خیلی سخته که یک عمر کنار تو رویاهای تو باشه
باهاش زندگی کنی اما یهو خیلی راحت ازت جداشه
------------------------------------------------------
تنهایی واژه ایست که عمریست با او دردو دل میکنم
----------------------------------------------------
من با تنهایی هام رفیقم ولی با عشق غریبم با خودم دوست و بادلم رقیبم
-----------------------------------------------------
این روزا خیلی دلتنگ پاییزم
هرلحظه مثل برگ زردی میریزم
مثل کویر خشک مثل بهاری خزونم
مثل ابرهای گریون این روزا دلنگرونم
---------------------------------------------------
مثل یه شمع در تاریکی شبها دارم میسوزم
سرپا وجودم از عشق ولی لبانم و به هم میدوزم
کلبه عشق رو تو رو یاهام با تو ساختم
ولی پس از رفتنت چه عاشقانه باختم